shadow

یکشنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۴

بودن و نبودن هر كدام معناهاى خاصى دارد.
حضور هر آدمى با كارش معنا پيدا مى كند.
اگر مردم خاطره خوشى از كارهاى او داشته باشند، براى به ياد ماندنش كافى است.
البته هر چقدر هم جلوتر مى آيم وسواس ام براى حضور در اينجا و آنجا بيشتر مى شود. زياد حضور داشتن هم خوب نيست. يادت باشد تكرار ملال آور است. گاهى مستورى بهتر به نظر مى رسد. در فرهنگ ما مستورى مستى مى آورد.

دوشنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۴

قسمت های از دیالوگهای آخرین فیلم محسن مخملباف سکس و فلسفه

دقيقه‌ها اسمشون وقته ولي ماهيتشون عمره. عمر كوتاهه و براي حفظ عمر نبايد شرم كرد.
مي‌دوني عمر پروانه‌ها فقط يه روزه. توي همون يه روز به دنيا مي‌آن، عاشق مي‌شن، بچه‌دار مي‌شن، به هيچ چيز
فكر نمي‌كنند تنها پرواز مي‌كنند و گل‌هاي خود را بوسه مي‌زنند. پروانه‌ها در اون يك روز از ما بيشتر عمر مفيد دارند
پس اين عشق نبود، اين يك شرايط عاشقانه بود. و شرايط عاشقانه فقط تا شرايط عاشقانه بعدي ادامه پيدا مي‌كنه
وايسا. شما منو دوست داشتين، چون من هم شمارو دوست داشتم پس اين عشق نبود، يك معامله بود
همه عشق‌ها معلول چند حادثه پيش پا افتاده‌اند